هفته‌ی طلایی | کنگره زنان و مامایی

..::هوالرفیق::..

یک روز سر مورنینگ¹ (Morning) رزیدنت² به ما گفت که هفته آینده دارد کنگره زنان و مامایی برگزار می‌شود برای همین اساتید هیچ کدام نیستند. ما هم فکر کردیم کنگره سالانه‌ی OBGYN³  آلمان! یا یکی از این کشورهای اروپایی هست که پروفسورها دور هم جمع می‌شوند و مسائل فوق تخصصی را هر چه دقیق‌تر و به‌روزتر بررسی می‌کنند؛ احتمالا ما هم این هفته تعطیل می‌شویم که حسابی درس بخوانیم، جون خودمون...!

***

جمعه شب پیام آمد که حضور همه‌ی دانشجویان در کنگره الزامی است و حضور و غیاب دارد! ما هم همه گیج و نگران که حالا خودمان را چطور به موقع برسانیم؟!

+ مکان کجا هست؟ تو همین ایران برگزار می‌شود؟ تهران؟

- اره، ایران هست!؛ همین سالن سینا و صدرا خودمان...!!

حالا یک هفته کنگره‌ی سوپر تخصصی را فرض کنید، با حضور غیاب اجباری...

***

روز اول صبح ساعت 7 آنجا بودم. قرار بود ساعت 8 شروع شود؛ ربع ساعت قبل از ساعت مقرر در را باز کردند و اولین نفر ساعت 8:15 از راه رسید. هنوز نمی‌دانستم که ایشان همان استاد معروف روزهای سه‌شنبه GYN فقیهی هستند⁴. نگاه کردم که کجا می‌نشیند: یکم از وسط سالن عقب‌تر نشست (و فقط یکم!) دیگر حجت را تمام کرد که جای من اولین صندلی در اولین ردیف از آخر است...!

کنگره‌ی خیلی مفیدی بود. برای دانشجویان پزشکی کمتر پیش می‌آید که بتوانند یک سریال را شروع و تمام کنند؛ و یا کتاب رمان سنگینی را به سرانجام برسانند. هم با خانواده Smurfs آشنا شدم و هم بیشتر از Simpsons دانستم. حتی کیفیت جدید 1917 هم به یُمن این کنگره منتشر شده بود...!

توضیحات تصویر: خانواده اسمرفز (the Smurfs)

از شنبه تا چهارشنبه ساعت 8 تا 12 (اسماً) و تا 1 (رسماً) وقت داشتیم که تمام کارهایی که به بهانه گرفتاری درسی عقب انداخته بودیم را انجام دهیم. کنگره دو بازه داشت و یک میان بازه، شما بخوانید رست (Rest)؛ مثل بین دو نیمه فوتبال. نیمه اول ساعت 8 تا 9:30 بود و رست نیم ساعته بین دو نیمه از 9:30 تا حدود 11 طول می‌کشد؛ آخر کیک خوردن با نسکافه به آن راحتی‌ها هم که به نظر می‌آید نیست. نیمه دوم هم از 11 تا 12:30 یا گاهی 1 ادامه پیدا می‌کرد.

بین دو نیمه به ما استراحت میدادند که یک سریال را یک سره تمام نکنیم؛ چرا که این یک چیز ثابت شده است: آن همه اشعه برای چشم‌هایمان ضرر دارد. مهم‌تر آنکه زیاد نشستن، به ستون فقرات فشار بدی وارد می‌کند (مخصوصا در سطح L4-L5 مهره‌های کمری).

توضیحات تصویر: سیمپسون‌ها (Simpsons)

***

یکی از همین روزهایِ بین دو نیمه، همان طور که در جمع بچه‌ها کیک و چایی می‌خوردیم بلند گفتم: «I don't know». یک سری وانمود کردند که متوجه نشدند و یک سری هم مثل علی⁵ بهم گفتند: "چی؟!"

این طور توضیح دادم: «من بعضی وقت‌ها بلند فکر می‌کنم!» و بعد همه با هم خندیدیم. (همون Thinking out loud خودمون!)

+ اره، متاسفانه با خودم زیاد حرف می‌زنم.

علی با همان صداقت همچون بارانِ زلالی که روزهاست باریده و قصد خسته شدن هم ندارد گفت:

هیچ اشکالی ندارد، آدم بعضی وقت‌ها می خواهد با یک نفر که او را می‌فهمد صحبت کند؛ کی از خودش بهتر؟ :)

این صحبتش دلگرمی بزرگی بود اما خودم می‌دانم که گاهی بیش از حد دارم تلاش می‌کنم که خودم را بفهمم.

بس است دیگر...! :)

***

گراند راندهای روز دوشنبه اما کمی متفاوت بودند، نکاتی که می‌شد از مباحث نوشت را با دست خط یکی از بچه‌ها می‌توانید در ادامه مشاهده کنید. هر جایش را متوجه نشدید یا ناخوانا هست لطفا در قسمت دیدگاه‌ها بنویسید...

 

توضیحات تصویر: «نکات گراند راند امروز - با تشکر از آقای ترمس!»

اما جدا از این شوخی‌ها که بیشتر دوست داشتم در این قالب ثبت شوند و به یادگار بمانند (که البته این زبان برای دوستان هم آشناتر هست)، کنگره خوبی بود و مباحثی که اساتید زحمت کشیده بودند مطرح می‌کردند حتی برای استیودنت‌ها⁶ هم قابل استفاده بود.

و در مورد گراند راند‌های روز دوشنبه، باید اعتراف کنم که جز مفیدترین اتفاقاتی بود که توی بخش زنان این دو ماه (بهمن و اسفند 98) تجربه کردم؛ خصوصا اولین روزش که در رابطه با مسائل پزشکی قانونی بود: فرایندهای شکایت‌ها، آشنایی با وکیل حقوقی‌مان در بیمارستان‌ها و روش مدیریت بحران‌های احتمالی که ممکن است در طول دوره حرفه‌ای خود تجربه کنیم.

------------------------------------------------------

1. به جلساتی گفته می‌شود که صبح زود در اتاق کنفرانس هر بخش برگزار می‌شود. با هدف شناخت بهتر بیماران و مسائل‌شان قبل از آن که بر بالین‌شان برویم.

2. به دانشجوی دوره تخصص گویند.

3. مخفف «زنان و مامایی» است. (Obstetrics & Gynecology)

4. استاد دکتر محمد ابراهیم پارسانژاد (استاد برجسته تخصص زنان و مامایی)

5. دکتر علی تِرمُس

6. به دانشجویان سال چهارم پزشکی شیراز گویند. (Student)