کارک نوشته‌ها

مغزنوشته‌های یک ذهن مریض

کارک نوشته‌ها

مغزنوشته‌های یک ذهن مریض

کارک نوشته‌ها

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کارک» ثبت شده است

۱۸
اسفند

..::هوالرفیق::..

انگار که همین دیروز باشد، صحنه‌اش کامل جلوی چشمانم هست. با شهریار1 ویدئو کنسرت گروه آریان را میدیدیم؛ در یکی از آهنگ‌هایی که اجرا کردند کریس دی‌برگ (Chris DeBurgh) هم در جمع‌شان بود و یکی از آهنگ‌های معروفش2 را می‌خواندند. توی یکی از آهنگ‌ها حرکت دست گیتاریست گروه، به همراه ژست نشستنش و آرامشی که هنگام تک‌نوازی داشت همه‌ی وجودم را تسخیر کرده بود. اگر بگویم آن قطعه...

۰۶
اسفند

..::هوالرفیق::..

امروز، دومین روز اسکراب بود. خانم  «فلانِ فلانی» که 17 ساعت بود داشتیم تلاش می‌کردیم زایمان کند (NVD) و آخر مجبور شدیم که ببریمش اتاق عمل (OR) برای سزارین...

چون اولین حاملگی‌اش بود و عمل جراحی قبلی نداشت، همه چیز (لایه‌های شکم و ماهیچه‌ها) به خوبی معلوم بود. 7 لایه را باز کردیم تا به بچه برسیم: پوست (Skin)، زیرپوست (Subcutaneous)، ماهیچه صاف شکمی (Rectus Abdominis)، صفاق (Peritoneum)، سروز روی رحم (Serous coat of Uterus)، ماهیچه رحم (Myometrium) و...

۲۹
بهمن

..::هوالرفیق::..

در بخش زنان و مامایی (OBGYN) روزهای دوشنبه معادل دو کشیک به حساب می‌آید چرا که بیماران اسکجول (Schedule) را در آن روز در بخش می‌خوابانند و این به آن معناست که این بیماران نوبت عمل دارند، بنابراین آزمایشات و پیگیری‌های قبل از عمل‌شان حسابی کار کشیک را زیاد می‌کند. البته یک نکته‌ی نانوشته‌ی دیگر هم دارد و تنها برای آن‌هایی که در بیمارستان فقیهی هستند صدق می‌کند: راند روزهای سه‌شنبه استاد پارسانژاد ساعت 7:30 صبح!

من هم دقیقا...

۲۲
بهمن

..::هوالرفیق::..

دوشنبه بود، اولین روز کشیک استیودنتی، با حضور سجاد1، اینترن صبورمان. روز شلوغ و پر کاری بود؛ یا بهتره بگویم برای تجربه اول این طور فکر می‌کردم. 7 نفر ترخیص و 3 تا انتقال به بخش یا بیمارستان دیگر داشتیم. یعنی 10 تا برگه‌سبز2 (Green Sheet) و 3 تا MCMC.

2 تا نسخه دفترچه بیمه نوشتم که یکی دو بار تکرار شد و دیگری سه بار نوشته شد؛ شانس آوردم که دفترچه بیمار به اندازه برگه برای نوشتن داشت. نمی‌دانم...

۱۸
بهمن

..::هوالرفیق::..

یک روز سر مورنینگ1 (Morning) رزیدنت2 به ما گفت که هفته آینده دارد کنگره زنان و مامایی برگزار می‌شود برای همین اساتید هیچ کدام نیستند. ما هم فکر کردیم کنگره سالانه‌ی OBGYN3  آلمان! یا یکی از این کشورهای اروپایی هست که پروفسورها دور هم جمع می‌شوند و مسائل فوق تخصصی را هر چه دقیق‌تر و به‌روزتر بررسی می‌کنند؛ احتمالا ما هم این هفته تعطیل می‌شویم که حسابی درس بخوانیم، جون خودمون...

۱۵
بهمن

..::هوالرفیق::..

امروز استاتوس محمد1 من را به فکر فرو برد؛ برای جهت دادن به آن آشفته بازار چه کاری از نوشتن بهتر:

بدترین چیز تو دنیا وابستگیه، به هر چیز و هر کس اگر وابسته باشی زور می‌شنوی و نمی‌تونی کاری کنی. یک روز باید وابستگی‌ها رو برید و به آتیش کشیدشون، اون روز همه باید بترسن ازت!

نوشتن متن کامل استاتوس برای رعایت امانت هست؛ نه آنکه با آن موافق (یا مخالف) باشم...

۰۷
بهمن

..::هوالرفیق::..

سال سوم دبیرستان بود که معلم ریاضی‌مان، آقای کاظمی سروستانی بسیار عزیز، برگه‌ها را پخش کرد و گفت: «لطفا اول اسم‌تان را بنویسید.» چند لحظه‌ای نگذشته بود که تاکید کرد: «اسم‌تان را کامل بنویسید.»

من دو تا اسم دارم، در خانه «کسری» صدایم می‌کنند؛ همان گونه که دوستان صمیمی و دیگران هم...

***

نه اصلا بگذار این طور بگویم: سال اول ابتدایی همان روز اول معلم عزیزمان، خانم مفرّحی، وقتی...