کارک | (کسری) امیرعلی رستگار کازرونی
..::هوالرفیق::..
سال سوم دبیرستان بود که معلم ریاضیمان، آقای کاظمی سروستانی بسیار عزیز، برگهها را پخش کرد و گفت: «لطفا اول اسمتان را بنویسید.» چند لحظهای نگذشته بود که تاکید کرد: «اسمتان را کامل بنویسید.»
من دو تا اسم دارم، در خانه «کسری» صدایم میکنند؛ همان گونه که دوستان صمیمی و دیگران هم...
***
نه اصلا بگذار این طور بگویم: سال اول ابتدایی همان روز اول معلم عزیزمان، خانم مفرّحی، وقتی شروع به حضور غیاب کرد، بلند خواند: «امیرعلی رستگار» من دستم را بلند نکردم و داشتم دنبال امیرعلی میگشتم تا ببینم چطور ممکن است کسی فامیل مرا داشته باشد. تمام شد و به معلم گفتم: «چرا اسم مرا نخواندید؟» گفت: «اسمت را خواندنم، دستت را بلند نکردی.» گفتم: «نه نخواندید، کسری رستگار.» لبخندی زد و گفت: «حالا اگر خواستی بعد از کلاس برو و با دفتر در میان بگذار...!» لبخند شیرینش هنوز جلوی چشمانم هست.
آن روز وقتی رسیدم خانه، اولین چیزی که از مادرم پرسیدم: «مامان! امیرعلی کیه؟!» و آنجا بود که همه خندیدند و تازه متوجه شدم که امیرعلی هم هستم؛ تازه اسم اصلی (بخوانید شناسنامهای) هم بود...
برگردیم به همان سال سوم دبیرستان... «اسمتان را کامل بنویسید.»
در دلم گفتم: «باشد، کامل مینویسم...»
«(کسری) امیرعلی رستگار کازرونی» خیلی زیاد بود، نصف صفحه را پر کرد و جلوی آن توی پرانتز نوشتم: «کارک» حرفهای اول این جملهی نصف صفحهای بود، اولش خیلی به دلم ننشست اما بعد که داستان را با سروش1 در میان گذاشتم و مسخره کردنهایش شروع شد متوجه شدم که همان کلمهای هست که دنبالش میگشتم! :)
این که بعد از تصحیح برگهها چه داستانی با استاد داشتم بماند برای وقتی دیگر...!
***
-----------------------------------------------
1. سروش دوانی
چه اسم مستعار جالبی !!... کارک:)
منم هوس کردم دنبال یه اسم مستعار برای خودم بگردم😅