کارک نوشته‌ها

روزنوشته‌های امیرعلی رستگار کازرونی

کارک نوشته‌ها

روزنوشته‌های امیرعلی رستگار کازرونی

کارک نوشته‌ها
آخرین نظرات

چگونه بیمار خوبی باشیم

جمعه, ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، ۰۵:۳۳ ق.ظ

پیش گفتار:

یکی از موضوعاتی که در مجموعه منتورینگ وجود داشت و اتفاقا روی آن مقالات علمی مختلفی هم کار شده است؛ این موضوع است:

«چگونه منتی خوبی باشیم؟»

 

در واقع، رابطه منتورشیپ دو طرفه هست؛ اگر فقط منتور خوب باشد احتمالا نتیجه مطلوبی نگیریم؛ همان طور که اگر فقط منتی خوب باشد در نهایت آن «رابطه» خوشایند نخواهد بود. این مطلب در رابطه پزشک و بیمار هم وجود دارد. همان طور که پزشک باید پزشک خوبی باشد و در زمینه‌های مختلفی مهارت داشته باشد، تا بتواند یک فضای خوب ایجاد کند؛ بیمار هم باید بیمار خوبی باشد. در زمان دانشجویی و دوره‌ طرح پزشکی عمومی، بخصوص اوایل طرح بیشتر به این سوال فکر می کردم که: «چگونه پزشک خوبی باشم؟». حالا امروز، هر چه جلوتر میروم بیشتر به این سوال دارم فکر می‌کنم که:

«چگونه بیمار خوبی باشم؟»

 

همان طور که بیمار میتواند تحقیق، و پرسش و جو انتخاب کند، و سپس پزشک خود را انتخاب کند؛ و یا حتی تصمیم بگیرد که به خاطر اخلاق او، یا نتیجه‌ای که از درمان او گرفته، ادامه‌ی درمان را هم با همان پزشک میخواهد بگذراند یا این که دنبال طبیب دیگری باشد؛ پزشک هم این حق را دارد که بیمار خود را انتخاب کند. البته که این انتخاب برای پزشک در شرایط غیراورژانسی است. همه ما میدانیم که در شرایط اورژانسی، هم از نظر انسانی، هم اخلاقی، هم قانونی پزشک این وظیفه را دارد که خطر مرگ را از بیمار خود دور کند. و فکر می‌کنم، بیمار هم در شرایط اورژانسی حق انتخابی ندارد؛ و از این جهت، هم منصافانه است و هم بی‌رحمانه: این که روزگار کدام دو پزشک-بیماری را به پُست یکدیگر بیندازد.

 

اما در شرایط غیراورژانسی، پزشک این حق را دارد که هیچ درمانی برای بیماری که به او مراجعه کرده است، ارائه ندهد. این کار معمولا به شکل مستقیم انجام نمی‌شود؛ و عموماً بیمار متوجه این موضوع نمی‌شود.

اتیکت‌ها یا همان آداب رفتاری بیمار بودن

«چطور بیمار خوبی باشم؟» را میخواهم به یک موضوع دیگر تغییر و بعد آن را ادامه بدهم:

«اتیکت یا آداب بیمار بودن، چیست؟»

آنچه می‌نویسم تجربه‌ی شخصی است و تا به حال در مورد آن تحقیق یا مطالعه‌ای نکرده‌ام که ببینم چقدر در این زمینه کار شده است.

 

1

یکی از اتیکت‌های رفتاری، فکر می کنم احترام متقابل است؛ نمی‌شود که پزشک به صورت یک طرفه و یک جانبه در هر شرایطی، بخواهد احترام بگذارد. این را می‌دانم که بیمار، بیمار است، خسته است؛ نگران است؛ کم حوصله است؛ و طبیعی است که سهم صبوری و حوصله ی پزشک در این رابطه بیشتر باشد. مثلا 70 به 30؛ یا آنکه اصلا 80 به 20، یا در شرایط اورژانسی 99 به 1. اما دیگر قبول کنید که 100 به صفر منصفانه نیست.

 

2

یکی دیگر از اتیکت‌هایی که به ذهنم می‌رسد، زمان مراجعه است. همان گونه که ما در نظر می‌گیریم صبح زود یا سر ظهر به کسی تماس نگیریم که مزاحم استراحت‌شان نشویم، و احتمالا اگر کسی در زمان‌های نامتعارف تلاش کند با ما ارتباط بگیرد احتمالا اول بنا را بر این بگذاریم که مشکل جدی و اورژانسی است؛ این قضیه در زمان مراجعه به پزشکان هم وجود دارد.

 

ساعت سه صبح، یک زمان نامتعارف برای درمان‌های بیماری‌های روتین به حساب می‌آید. خودبه‌خود وقتی در این زمان به یک پزشک مراجعه می‌شود، آن پزشک بنا را بر این می‌گذارد که مشکلی جدی‌تر، تهدید کننده‌تر، و خطرناک‌تر وجود دارد. حداقل کمی و یک پله، اورژانسی‌تر. وقتی بارها با بیماری که چهار روز است آبریزش بینی دارد، در این ساعت مواجه بشوی؛ بعد از یک مدت دیگر به این فکر نمی‌کنی که کار او اورژانسی است. مثل فردی به او نگاه می‌کنی که رعایت نمی‌کند و چندین بار سر ظهر برای کارهای الکی به تو تماس می‌گیرد، احتمالا او را در دسته‌ی انسان‌های نابلد - یا حتی بیشعور - قرار بدهی.

 

جدا از این مسئله، باید درنظر گرفت که پزشکی که استراحت نکرده، درمان و توجهی که به بیمار ارائه میدهد، متفاوت است با پزشکی که سرِ حال است و تازه او را از خواب بیدار نکرده‌ند. اصلا باید تفاوت درمانگاه و اورژانس را در نظر بگیرید. پزشک درمانگاهی، آمادگی ذهنی‌اش با پزشک اورژآنس متفاوت است. سبک طبابتش متفاوت است. اصلا روی یک مُد دیگر است. نمی‌شود وقتی گروه ارکستر کلاسیک داری، انتظار موسیقی راک را داشته باشی. یا آنکه با کت و شلوار، کنار دریا بروی و بتوانی راحت در ساحل قدم بزنی یا خانه شنی درست کنی. این فضا، متناسب با انتظار تو نیست.

 

3

یکی دیگر از آداب، این است که به تعداد نفراتی که قرار است ویزیت بشوند، هزینه‌ی ویزیت انجام گیرد. نمی‌شود که یک نفر پول ویزیت بدهد و پزشک موظف باشد، مادربزرگ بیمار که در خانه است و نتوانسته بیاید را هم از راه دور معاینه کند، دارو بنویسد و نتیجه هم بگیرد. این قسمت، حتی سوال کردن هم ندارد. یعنی مثلا این که بپرسید، دکتر اگه بخواهی برادرش - برادر بیمار فرضی که دارد معاینه میشود - را هم معالینه کنی، باید ویزیت پرداخت کنم؟

جوابش این است: البته!

 

واقعا متاسفم که مسئله‌ی انسانی به این مهمی را مجبورم با مسائل غیرانسانی مقایسه کنم که مطلب جا بیوفتد؛ اما تو اگر دو عدد شیر پاستوریزه بر داری، از مغازه‌دار می‌پرسی که باید برای شیر دوم هم پولی پرداخت کنم؟

 

4

اتیکت دیگر، تعداد مشکلاتی هست که مطرح می‌شود. هر مشکل یک خدمت است. این موضوع که یک نفر می آید با یک ویزیت، و همزمان که از سرماخوردگی‌اش می‌گوید، آزمایشش را هم نشان می‌دهد و انتظار دارد درمان کم خونی را هم برایش بگذاری، و سه ماهی می‌شود که ریزش مو هم پیدا کرده، کمی هم کم اشتها شده و میخواهد وزن بگیرد، شب گذشته هم چهار تا پشه او را نیش زده و کف پایش هم میخارد؛ اتفاق جالبی نیست. خارج از ادب است.

 

خوب است که مریض بداند، هر کدام از این ها، درمان خود را می‌خواهد، زمان خود را می‌خواهد و هر کدام خدمتی جدا حساب می‌شود. این بحثی که دارم باز می‌کنم جدا از مسئله‌ی مالی قضیه است. کاری به این ندارم که هر خدمت جدا، هزینه‌ی جدایی دارد. هر خدمت جدا، خودش برنامه‌ریزی جدا می‌خواهد. یعنی می‌خواهم بگویم، چون دیگ هست، گاز هم هست؛ نمی‌شود در آن هم آش را پخت، هم آبگوشت را و هم حلوا را.

 

برای بحث مالی آن هم شاید بشود این مثال غیرانسانی بی‌ارزش را زد:

 

نمی‌شود که شما کره و مربا و نون و شیر را بخری و بگویی همه را برای صبحانه می‌خواهم؛ پس فقط پول شیر را حساب می کنم. نمی‌شود؛ هر کدام کالایی جداست، و هر کدام هزینه‌ی خود را دارد.

 

5

یکی دیگر از اتیکت های رفتاری، این است که در مورد موضوعی که به اندازه‌ی یک پاراگراف در گوگل خوانده‌ای، مثل اساتید دانشگاه نظر ندهی. می‌توانی به صورت مشارکتی در برنامه درمانی خودت شرکت کنی، این هیچ اشکالی ندارد؛ مثلا به پزشک راهنمایی بدهی که «راستی، من به فلان دارو حساسیت دارم» یا این که «امکانش هست به جای آمپول، شکل دیگری از دارو را - مثلا قرص یا شربت - مصرف کنم؟»

 

نه آن که بگویی: «من اصلا آمپول نمیزنم دکتر، گفته باشم.»

یا این که «من اصلا قرص نمی‌خورم، هر چی می‌خواهی بدهی در سرم بریز.»

یا «حالا که داری می‌نویسی فلان آزمایش هم بنویس، می‌گویند برای تشخیص بیماری‌ام این را هم باید انجام بدهم.»

 

آداب درست این است که بگویی: من از «مادربزرگم» شنیدم که فلان آزمایش یا دارو هم برای تشخیص یا درمان این بیماری خوب است، آیا درست است؟

 

باید توجه بشود که فرق محترم بودن و معتبر بودن خیلی زیاد است. هر نظری محترم نیست. اصولاً محترم بودن برای نظرات استفاده نمی‌شود؛ برای افراد استفاده می‌شود. مثلا مادربزرگ من که اتفاقاً فرد محترمی هم هست، اگر در مورد درمان دیابت نظر بدهد، نظرش بسیار نامعتبر است؛ و جوامع علمی و اسناد و شواهد معتبر آن را تایید نمی‌کنند. پس، یک فرد محترم می‌تواند نظراتی بدهد که محکمه‌پسند نباشد، رد این نظرات توسط کسی که سال‌ها به صورت تخصصی آن را مطالعه کرده است، نشانه‌ی بی‌احترامی به شخص شما نیست. صرفا نشانه‌ی نامعتبر بودن آن حرف یا نظر است.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی صحبت:

وقتی بیمار می‌گوید: «حالا که داری نسخه می‌نویسی، یک پنی سیلین هم بنویس» و من انجام نمی‌دهم. این من هستم که به خاطر درخواست خارج از ادب میتوانم ناراحت بشوم، نه بیمار. بیمار در بهترین حالت می‌تواند خجالت بکشد و به درخواست خودش - در خلوت - فکر کند.

وقتی بیمار می‌گوید: «یه سفازولین هم توی سرم بنویس، بدون اون اصلا سرماخوردگیم خوب نمی‌شود» و انجام نمیدهم؛ من پزشک بدی نیستم، او بیمار بدی هست.

 

امیدوارم روزی همگی با کمک هم، بتوانیم این آداب رفتاری را به یکدیگر آموزش دهیم و یادآور بشویم.

مطمئنا با حضور پزشک و بیمار مودب - او که آداب را میداند و رعایت می‌کند - رابطه پزشک بیمار بهتری را تجربه خواهیم کرد.

 

شما دیگر چه آدابی به نظرتان می‌رسد که به این لیست اضافه کنیم؟ (با توجه به موضوع، وقت به آداب رفتاری بیمار اشاره کنید. آداب رفتاری پزشک را در پست دیگری خواهم نوشت.)

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی