کارک نوشته‌ها

مغزنوشته‌های یک ذهن مریض

کارک نوشته‌ها

مغزنوشته‌های یک ذهن مریض

کارک نوشته‌ها

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خاطرات بخش» ثبت شده است

۰۱
مهر

..::هوالرفیق::..

اگر همین الان یک زنبوری مرا نیش بزند و وارد شوک آنافیلاکسی بشوم چه می کنید؟

بعد از این حرف، برای مدتی کوتاه تنها 14 چشم داشت او را نگاه می کرد که یک دفعه یکی گفت: «استاد بهتر نیست احتیاط کنید که زنبور شما را نیش نزند؟!»

و حالا انگار که فضا صمیمی‌تر شده باشد، بار دیگر همه با هم خندیدیم...

۱۰
آذر

..::هوالرفیق::..

ساعت حدود 8 شده بود. تازه رسیده بودم اول بیمارستان خلیلی. از آنجا پیاده به سمت بیمارستان نمازی حرکت می‌کردم. مثل روتین همیشه به چند مورد فکر می‌کردم. استاد چه ساعتی می‌رسد؟ رزیدنت‌مان چه شخصیتی خواهد بود؟ تیم اینترن‌های کشیک چه دوستانی هستند؟ اصلا همه‌ی این‌ها یک طرف، وقتی ساعت نزدیک 8 هست و بخش در بیمارستان نمازی قرار دارد اولین سوالی که به دنبال جوابش می‌گردی این است...

۰۱
مرداد

..::هوالرفیق::..

«نوزادان نمازی دیگر کجاست؟!»

این اولین سوالی بود که با دیدن تقسیم‌بندی نیمه دوم تیرماه درذهنم ایجاد شد. اول از حسین پرسیدم که جواب داد: «احتمالا همان اورژانس نوزادان هست.» درست می‌گفت. آدرس این بود. سالن نرگس، دستِ چپ، بالای پله‌ها کنار ICU نوزادان. (NICU). اگر برایت سوال شده که نوزاد و اطفال فرقش چیست؛ تفاوتش در سن آن‌ها است. به تازه متولدهای زیر 30 روز، «نوزاد» می‌گوییم. روز اول را دیر رسیدم...

۱۱
تیر

..::هوالرفیق::..

قرار یود این وبلاگ را پر کنم از خاطرات بخش؛ و تلخی‌ها و شیرینی‌های فضای بالین را از نگاه یک دانشجوی پزشکی به نمایش بگذارم؛ اما پاندمی کرونا شروع شد و بخش‌ها برای دانشجویان (Medical Student) تعطیل شد. و مجبور شدم که همه‌اش از چرند و پرندها بنویسم و خودم را با خاطراتِ دردمند!1 (Nostalgia) مانوس کنم. اما از 17 خرداد که بنا بر برنامه جدید، روند کشور به حالت قبل برگشته، مجدداً فرصتی شد که به موضوع خاطرات بخش بیشتر بپردازم...